معنی سوره بیستم

واژه پیشنهادی

لغت نامه دهخدا

بیستم

بیستم. [ت ُ] (عدد ترتیبی، ص نسبی) چیزی که در مرتبه ٔ بیست واقع شده باشد. (ناظم الاطباء).


ژان بیستم

ژان بیستم. [ن ِ ت ُ] (اِخ) وی چند ماهی در سال 1044 م. پاپ غیرقانونی بود.


سوره

سوره. [رِ] (اِخ) دهی است جزو دهستان بهنام عرب بخش ورامین شهرستان تهران. دارای 181 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات، صیفی و چغندرقند است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).

سوره. [رِ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش شاهپور شهرستان خوی. دارای 839 تن سکنه. آب آن از رودخانه ٔ زولا و محصول آنجا غلات، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایعدستی آنان جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).

فرهنگ معین

بیستم

(تُ) (ص.) دارای رتبه با شماره بیست.


سوره

(رَ یا رِ) [ع. سوره] (اِ.) هریک از فصل های یکصد و چهارده گانه قرآن مجید.

فارسی به عربی

بیستم

جزء من العشرین

فرهنگ فارسی هوشیار

بیستم

عدد ترتیبی برای بیست آنکه یا آنچه در مرتبه بیست باشد.

فرهنگ عمید

بیستم

آن‌که یا آنچه در مرتبۀ بیست واقع شده،

فرهنگ فارسی آزاد

سوره

سُوْرَه، هر قطعه یا مجموعه مستقل از آیات الهی- هریک از قطعات یا مجموعه های مستقل (مفصول) قرآن که 114 سوره میباشد. فضل- شرف- رتبه بلند و منزلت رفیع- (جمع: سُوَر- سُوَرات- سُوَر- سُوْرات)

معادل ابجد

سوره بیستم

783

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری